بی زره یاور من مثل زره شد * سید مهدی میرداماد

بازدید: 1152 بازدید

بی زره یاور من مثل زره شد بدنت

پیروهن پاره بدن پاره تر از پیروهنت

مرگ خون آمده از بس که به کامت شیرین

عسل ناب شده خون گلو در دهنت

به چه جرم آمده شمشیر و سنان پاداشت

به چه تقصیر شده سنگ جواب سخنت

لاله باران شده از تیر تن مجروحت

پاره های بدنت گشته به پیکر کفنت

تا شود چشم بد از عارض زیبات به دور

شده پوشیده زخون حُسن حَسَن در حَسَنَت

بوسه با تیر نهادند به سر تا پایت

شانه با تیر شده زلف شکن در شکنت

سینه ات زیر سُم اسب اگر شد پا مال

غم مخور عمه سادات شده سینه زنت

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر