تا خبر جوونتو شنیدی * محمدحسین حدادیان

تا خبر جوونتو شنیدی تا حال و روز حسنینو دیدی

با هر قدم خوردی زمین تو کوچه تا خونه رسیدی

صدا زدی ام الحسنین ام زینبین ناله تو به گوش اومد

با التماس و خواهشت زهرا باز به هوش اومد

علیک بقتیل التف سفارش آخر زهراست

گریز روضه امشب به کربلا و اکبر لیلاست

حسین عمامه از سرش افتاد کنار نعش اکبرش افتاد

تا زخم پهلوی علی رو دید دوباره یاد مادرش افتاد

ورد زبونا خبری افتاد شعله به دیوار و دری افتاد

تیر خلاس روضه اینجا بود پسری افتاد

داره دنیای علی میسوزه پیش چشمای علی میسوزه

قصدشون علی بود اما پشت در فاطمه جای علی میسوزه

در بسوزه میخ در میسوزه ای وای داره مادر با پسر میسوزه

میخ در تو کربلا نیزه شده بدنی آینه حمزه شده

همه مصیبت اون لحظه شده

رسیده قصه به سر ای وای ضربه اثنا عشر ای وای

فاطمه شد بی پسر ای وای

کبوترم نزن پر و بال که مادر تو میره از حال

یادم اومد گوشه گودال

من اون روزی که میگفتی انا العطشان یادم هست

لبم خشکو شدم بی جون تو اون دوران یادم هست

ولی باور نمیکردم تو رو اینجور ببینم

نمیاد کاری از دستم آخه مجروح سینم

تا روی سینت نشست دوباره پهلوم شکست

نیزه دار از راه اومد راه نفسهاتو بست

فاصله کم شده کمان داری تیر ها را دقیق تر میزد

نیزه داری بر آن تن زخمی نیزه است راعمیق تر میزد

چقدر شلوغه قتلگاه نمیرسه صدات

نمیدونم باید حسین چیکار کنم برات

.

? اخبار، اشعار و محصولات مهجه را در کانال تلگرام دریافت کنید

? اشعار کامل محرم ۱۳۹۷ مداحان رو از اینجا دانلود کنید

? www.mohjat.net

? @mohjat_net

مطالعه بیشتر