تب داری بی تابی انگار تو آتیشی کربلایی حسین طاهری + متن شعر

بازدید: 107 بازدید
کربلایی حسین طاهری
.

متن شعر

تب داری بی تابی انگار تو آتیشی

با گریه میخوابی با گریه پا میشی

رشیده ی علی ازت چیزی نمونده

کی زندگیمو مثل چادرت سوزونده

ای یاس پژمرده

کشته علی رو چادر پاخورده

زهرا جان میبینی

فاتح خیبر دیگه کم آورده

ای زهــرای مــن

ای دنــیای مــن

****

دردا یادت میره اما بی دردا نه

زخما میرن از یاد زخم نامردا نه

ای روزگار بی وفا ای امون ای دل

روضه ی فاطمم شده نُقل محافل

هی میگن میخندن

میگن دیگه تمومه کار حیدر

پیچیده تو مردم

بعیده که دووم بیاره حیدر

ای زهــرای مــن

ای دنــیای مــن

****

میدونی که زینب سایه ی سر میخواد

دست تنها میمونم خونه مادر میخواد

درد میکنه همه تنت اونم چه دردی

چند روزه که حسینتو بغل نکردی

ای خسته ای مظلوم

به خاطر حسن بلندشو خانوم

مثل شمع میسوزی

جلو چِشَم آب میشی آروم آروم

ای زهــرای مــن

ای دنــیای مــن

.

برای دانلود صوت کلیک کنید

کربلایی حسین طاهری
هیئت هفتگی ۲۹ مهر ۱۴۰۴
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید

Telegram | Eitaa | Bale | Rubika
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید

متن کامل

.