تو بستر به سختی نفس میکشی * کربلایی حسین طاهری

بازدید: 930 بازدید

تو بستر به سختی نفس میکشی

تو این لحظه ها شکل مادر شدی

الان خوب حس میکنم واسه چی

تو زهرای موسی بن جعفر شدی

چقدر زوده پرپر شدن واسه تو

چقدر زوده واست خمیده شدن

شدی فاطمه تا که سهمت باشه

تو سن جوونی شهیده شدن

چقدر داغ دیدی تو یک نصفه روز

با اینکه دلت هیچ طاقت نداشت

بازم شکر که مثل زینب دیگه

ته داستانت اسارت داشت

شنیدن که داری میای سمت قم

برا پیشوازت همه اومدن

تا سایت رو حتی نبینه یه مرد

زناشون همه دور تو صف زدن

زمین قم اون روز تو چشم خلق

گمونم که هم رتبه عرش بود

با فرشای با ارزش و قیمتی

مسیر عبور شما فرش بود

قم از کوفه و شام بیزار بود

که گل ریختن پیش پات مردمش

تا موسی بن جعفر رو راضی کنن

چه ها که نکردن برات مردمش

برات بهترین جای شهر قم و

قُرُق کرد موسی بن خزرج که ما

نباشیم فردا خجالت زده

مثه کوفیا و مثه شامیا

شدی زینب ثانی اما دیگه

خرابه نشینی نصیبت نشد

روی نیزه دیگه سر محرمات

قراره دل بی شکیبت نشد

تو هرجا که شیرخواره دیدی دلت

حسابی شکست عین خانوم رباب

ولی دیگه با دست بسته نبرد

تو رو هیچ کس توی بزم شراب

شاعر: محمد قاسمی

 

دانلود فایل صوتی از اینجا

 

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.

وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com

مهجه |  www.Mohjat.net

@mohjat_net

 

مطالعه بیشتر