تو روز را پای علی شب کرده ای بانو
وقتی حسن تب کرده تو تب کرده ای بانو
رخت حسینت را مرتب کرده ای بانو
کلا خودت را وقف زینب کرده ای بانو
زینب نگو زینب فقط غم داشت بانو جان
در کربلا خانوم تو را کم داشت بانو جان
آنجا که حسرت در دل رنجور سقا ماند
وقتی اباالفضلت میان خصم تنها ماند
لب تشنه ای در حسرت دیدار دریا ماند
وقتی علمدار حرم در علقمه جا ماند
آنجا شروع روضه سخت اسارت شد
خیلی به زینب بعد عباست جسارت شد
با تازیانه رنگ هر رخساره را بردند
نامرد ها حتی لباس پاره را بردند
پیش نگاه مادری گهواره را بردند
رأس علیِ اصغر بیچاره را بردند
با ریشخند خود نمک بر زخمها می ریخت
این حرمله پیش ربابت آب را می ریخت
آه از نهاد کودکان برخاست آه از شام
ترس تمام دختران بی گناه از شام
میساخت پیش چشم زینب قتلگاه از شام
مانده به روی قافله رد نگاه از شام
کاش یک لحظه فقط یک بار میشد بست
چشم حرامی را سر بازار میشد بست
زینب میان کوچه ای پر التهاب افتاد
زینب میان دردهایی بی حساب افتاد
در مجلس اغیار با قلبی کباب افتاد
آن اتفاقاتی که در بزم شراب افتاد
دختر ندارد تاب این بی حرمتی ها را
حرف از کنیزی شد خدایا لال کن ما را
.
شب وفات حضرت ام البنین ۹۹ محمد حسین پویانفر
.
متن مداحی / متن شعر / اشعار مداحی
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
.
Mohjatt.blog.ir
Mohjat.net
.