جامعه دوزخی از مردم افراطی بود * کربلایی حسین طاهری

بازدید: 2277 بازدید

جامعه دوزخی از مردم افراطی بود

عقل قربانی یک قوم خرافاتی بود

بشر از لطف خداوند مکدر میشد

شرم می کرد اگر صاحب دختر میشد

اشک لالایی بی واژه مادرها بود

گور بی فاتحه گهواره دخترها بود

ناگهان یک نفر این قائله را برهم زد

عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

آن که بر شانه خود پرچم اسلام گرفت

دخترش فاطمه بانوی جهان نام گرفت

عشق را طبع خداوند به توصیف آورد

شرف هر دو جهان فاطمه تشریف آورد

سیده محترمه ممتحنه حنانه

حانیه عالمه ام النُجبا ریحانه

عطر او آمد و عالم نفسی تازه گرفت

و به یُمن قدمش نام زن آوازه گرفت

شهر با آمدنش عاطفه را باورکرد

زن به شکرانه او چادر شوکت سرکرد

خواست تا خیرکثیرش به دو عالم برسد

تا عقیق شرف الشمس به خاتم برسد

مادرانه به طرفداری احمد برخاست

تا ابوجهل سر عقل بیاید برخاست

جلوه ای کرد و دلیل زهق الباطل شد

و از آن نور سه آیه به زمین نازل شد

بی گمان بولهب آن روز پر از واهمه بود

دامن پاک خدیجه ثمرش فاطمه بود

بنویسید که معصومه عصمت زهراست

سند محکم اثبات نبوت زهراست

دختری که لقب ام ابیها دارد

پدرش بوسه به دستش بزند جا دارد

و خداوند اگر واعتَصِموا میگوید

از کرامات نخ چادر او میگوید

سوره دَهر چنین گفته به مدحش سخنی

تا ابد دهر نبیند به خود این گونه زنی

نه فقط جلوه او سوره انسان آورد

چادرش یک شبه هفتاد مسلمان آورد

راه عرفان خداوند به او وابسته است

جز درِ خانه زهرا همه در ها بسته است

زُهد با دیدن او حس تفاخر دارد

قره العین نبی وصله به چادر دارد

همه در خدمت بانوی دو عالم بودند

ابر و باد و مه و خورشید و فلک هم بودند

فضه هم بود ولی باز خودش نان میپخت

نان برای دل بی تاب فقیران میپخت

بار ها خادمه اش گفت به لطفت شادم

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

فاطمه مرکز پیوند دو دریا شده بود

یعنی آیینه پیغمبر و مولا شده بود

غیر زهرا که به جز حق به کسی راغب نیست

احدی کفو علی ابن ابیطالب نیست

عشق باید که پس از این سخن آغاز کند

مرتضی در بزند فاطمه در باز کند

آفتاب از افق خانه شان سر میزد

هر زمان فاطمه لبخند به حیدر میزد

کار او عشق علی بود چه خیرالعملی

کیست خوشبخت ترین مرد جهان غیر علی

وقت آن شد بنویسید که حجت زهراست

سند محکم اثبات ولایت زهراست

اولین شیعه بی تاب علی زهرا بود

که سرا پای وجودش سپر مولا بود

یک جهان هم اگر از  بیعت خود بر میگشت

باز هم فاطمه دور سر حیدر میگشت

نسل زهرا و علی سلسله طوبی شد

میوه این شجره نایبه الزهرا شد

آسمان ها پس از او یکسره کوکب دیدند

چادر فاطمه را بر سر زینب دیدند

زینب آن زن که علمدار دفاع از حرم است

خطبه دم به دمش وارث تیغ دودم است

او که چون مادر خود پای ولایت مانده

یک تنه فاتحه کاخ ستم را خوانده

تا ابد در دل ما هست غم عاشورا

این خبر را برسانید به تکفیری ها

یا علی از لب سردار نیفتاده هنوز

علم از دست علمدار نیفتاده هنوز

کیست دشمن که در این معرکه جولان بدهد

پسر فاطمه کافیست که فرمان بدهد

همه از خاتمه معرکه آگاه شوند

فاتحان با خبر از نصر من الله شوند

باز طوفان هدفش وادی شن خواهد بود

شیعه عکس العملش سخت و خشن خواهد بود

ننگ بادا به ابوجهل به همدست یهود

لعن تاریخ به موذی گری آل سعود

سپر خویش کنم غیرت سرداران را

به جهانی ندهم یک وجب از ایران را

سر بلندیم اگر تکیه به دنیا نکنیم

آنچه داریم ز بیگانه تمنا نکنیم

غرق زخمیم ولی قامتمان خم نشده

سایه چادر او از سرمان کم نشده

بنویسید امید دل زهرا مهدیست

چاره کار همه مردم دنیا مهدیست

شاعر: مجید تال

 

.

ولادت حضرت زهرا ۹۹ کربلایی حسین طاهری
.
متن مداحی / متن شعر / اشعار مداحی
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
.
Mohjatt.blog.ir
Mohjat.net
.

مطالعه بیشتر