جلوه ‌ای بود و جلالی و جمالی آمد * حاج محمود کریمی

بازدید: 853 بازدید

جلوه ‌ای بود و جلالی و جمالی آمد

برکه‌ ای بود بر آن عکس هلالی آمد

حس پرواز به سر بود که بالی آمد

حافظ و نیت ما بود که فالی آمد

شاه شمشاد قدان خسرو شیرین‌ دهنان

که به مژگان شکند قلب همه صف ‌شکنان

بال جبریل پر کوچکی از شهپر کیست

قرص خورشید زمین‌ خورده و خاکستر کیست

ذوالفقاری که دو دم داشته در محضر کیست

دستمالی که به سر داشت علی بر سر کیست

کیست این مرد که شمشیر دو پیکر دارد

بین میدان زره حضرت حیدر دارد

به ثناگویی او عرش قلم بردارد

بانگ تکبیر حرم شور حرم بردارد

وای اگر بر سر این خاک قدم بردارد

چه رسد تا به زمانی که علم بردارد

ماه بین الحرمین است ابالفضل علی

شرف الشمس حسین است ابالفضل علی

چشم چرخیده و انگار زمین دم کرده

ابرویی خورده گره مرگ مجسم کرده

میمنه میسره را باز جهنم کرده

ترس را اول این رزم مجسم کرده

میرسد تا به مدینه رجزش آوایش

و شنید اُم بنین نعره‌ یا زهرایش

دل ما را به حرم باز خیالش برده

تا گدا آمده از یاد سوالش برده

نه فقط سینه ‌زنش رزق حلالش برده

ارمنی آمده و خرجی سالش برده

بس که بخشیده به ما خلق طلبکارش هست

بیشتر با گره کور سر و کارش هست

کودکان زیر پرش زیر پرش می‌ آیند

یک عشیره همگی دور و برش می ‌آیند

همه با عطر دعای سحرش می ‌آیند

پیش گهواره همه با خبرش می ‌آیند

باز هم گشت بلندی حرم دوش عمو

باز هم دخترکی رفت قلمدوش عمو

لشکری چشم شد از بس قد و بالا دارد

چشم و مژگان بنگر ساحل دریا دارد

تیر حق داشت اگر خورد تماشا دارد

نیزه بیچاره شد از بس رخ زیبا دارد

چشم خورد عاقبت این چشم که حیران کرده

خیمه ‌ها را غم یک مشک پریشان کرده

مشک بر سینه ولی مشک به تن دوخته شد

آنقدر خورد که جوشن به بدن دوخته شد

مثل تیری که به تابوت حسن دوخته شد

چشم مژگان همه از تیر زدن دوخته شد

تیر ها از دو طرف آمد و تن پر خون شد

نیزه ‌ای خوردی و از سمت دگر بیرون شد

بر سر راه عجب بال و پری افتاده

میرسد شاه ولی با کمری افتاده

پای این آب تن مختصری افتاده

سر این کتف چه آمد تبری افتاده

همه بودند مگر خاک پر از ماه کند

تبری آمده تا قد تو کوتاه کند

تیری از حرمله در گوشه ابرو خورده

ضربه سرزده ‌ای بر سر بازو خورده

وای بدجور عمودی به سر او خورده

که سرت بر نوک یک نیزه به پهلو خورده

باد آورد پر خُود تو را تا خیمه

دختری جیغ کشید آه خدایا خیمه

 

.
.

متن شعر مداحی جلوه ‌ای بود و جلالی و جمالی آمد

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

 

مطالعه بیشتر