جلو انداختم گلویم را * سید مجید بنی فاطمه

بازدید: 671 بازدید

جلو انداختم گلویم را

نخورد تیر بر لب بابا

سر بلندم در امتحان عطش

گر سرم را گرفته ام بالا

رو زدم تا نجاتشان بدهم

نیست محتاج قطره ها دریا

کاشف الکرب خیمه ام امروز

طفل باب الحوائج فردا

اهل توحیدمو در این شش ماه

جای لالا شنیده ام لا لا

تشنه ام تشنه رضایت دوست

تشنگی می کشم برای خدا

جان شش ماهه و نود ساله

همه قربان سیدالشهدا

گردنم از عقب که می افتد

گلویم تازه می شود پیدا

تا که خونم به دامنت نچکد

دست و پا هم نمیزنم حتی

تیر لشکر اگر مرا نکشد

آخرش می کشد مرا گرما

 

.
.

شب هفتم محرم ۱۳۹۹ حاج سید مجید بنی فاطمه

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.