جونم فدات فدا شدی فانی در خدا شدی * کربلایی جواد مقدم

بازدید: 1189 بازدید

جونم فدات فدا شدی فانی در خدا شدی

از زینبت حسین من جدا شدی

از زیر گلوت گذاشتی بوسه بردارم

حالا میبینی چه داغی بر جگر دارم

جای بوسم و گرفته بوسه خنجر

لب های من و رگای زخمی حنجر

اخ جسم و اخ تنت ز روی ذوالجناج دیدم انداختنت

غریب کربلا رفتی نشناختنت حسین من

اخ داغت اخ غمت توبودی هستی من ولی باختمت

ببخش که دیدمت ولی نشناختمت حسین من

اه و واویلتا حسین من

****

شد قلب خواهرت کباب شد ناله تو بی جواب

ای وای کسی بهت نداد یه قطره اب

میشنید خواهرت چقدر میگفتی اسقونی

میدد مادرت چه طوری  میشی قربونی

دیدم حالت و یه حال غرق تشویشه

دور قتلگاه دیدم داره شلوغ میشه

میدیدم بی هوا بالا پایین میرن شمشیرا نیزه ها

یکی میزد با سنگ و یکی با عصا حسین من

شد قلبم بی قرار که بعد قصه نیزه و نیزه دار

تو بودی و سم اسبا و ده تا سوار حسین من

اه و واویلتا حسین من

****

با جسم تو چه ها شده پا مال دست و پا شده

رو خاک کربلا تنت رها شده

گریه میکنم به خواهر تو میخندن

غارت شد تنت لباسم از تنت کندن

گفتم نیکه جون اسیر و خسته و مضطر

مرد ساربون چی کار داری با انگشتر

هستم جون بر لب و پاشو با تازیونه زدن زینب و

خدا به خیر کنه یا اخا امشب و حسین من

ای عشق مادری الهی که به غارت نره معجری

نشه بدون گوشواره هیچ دختری حسین من

اه و واویلتا حسین من

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

 

 

مطالعه بیشتر