خواهش کردم پیرهنتو پس بدن » سید مهدی حسینی + متن مداحی

بازدید: 2081 بازدید

خواهش کردم پیرهنتو پس بدن ندادن

نیزه نیزه به کشتن تو ادامه دادن

خواهش کردم وقتی سرُ میبُرن نباشم

حالا باید چجوری از بدنت جدا شم

آه به حسین دعای هر نیمه شب الله به حسین

گریه کنید هر سحرگاه به حسین

آه جگرم بعد تو سوخت حرمت اهل حرم

زمونه کرده با سرت همسفرم آه جگرم

چی به روز خیمه ها آوردن ای وای سرُ بردن

یادگاری مادرو بردن ای وای سرُ بردن

****

یادم مونده از سرِ نی سرتو که دیدم

از رو ناقه از ته دل ناله میکشیدم

قرآن خوندی مُزد کلام تو سنگ بام شد

بعد از عباس دور و بر خیمه ازدحام شد

آه به حسین پاشو بگو اینا همش خوابه حسین

سرتو زیر نور مهتابِ حسین

پاشو بگو اینا همش خوابه حسین

آه تنِ تو چقدر نفسگیر شده کشتنِ تو

من روی سینه میذارم پیرهنتو

زیر تیغ و شمشیر و سنان بود ای وای نگران بود

خاتمش به دست ساربان بود ای وای نگران بود

جهت دانلود صوت کلیک کنید

.

با نوای سید مهدی حسینی
هیئت هفتگی خرداد ۱۴۰۲
جدیدترین اشعار » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net | سایت مهجه
.

مطالعه بیشتر