خون شد از این صحرا دلم * حاج محمود کریمی

خون شد از این صحرا دلم

ای سوز اشکت قاتلم

بر گو ببندند محملم

دلم گرفته اتش کرده رقیه ات قش

ای قافله سالار من ای روح اشنایی

ای دلبر و دلدار من بر غصه مبتلایی

کم تر بگو با چشم خون انا الیه راجعون

میمیرم از جدایی سالار زینب حسین

ای سایه روی سرم  حسین عزیز مادرم

در آتشت خاکسترم

هوای گریه دارم چی میشه ختم کارم

از این زمین دلواپسم دلم به غم اسیره

الهی ای همه کسم که خواهرت بمیره

می ترسم اخر این زمین در لحظه های اخرین

تو رو از من بگیره

سالار زینب حسین

***

می آید یا رب منزل به منزل

از دل صحرا کاروان دل

کاروان آرام قدری آهسته

ناقه زینب مانده اندر گل

سالار زینب

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

مطالعه بیشتر