خون گلوتو پس نزن میمیرم * حاج رضا هلالی

بازدید: 1979 بازدید

خون گلوتو پس نزن میمیرم

نفس نفس نفس نزن میمیرم

مثه کبوتری که گیر افتاده

خودتو به قفس نزن میمیرم

حالا سر قرار رسیده زینب

حرم تا قتلگه دویده زینب

سرتو میبُرن سرم پایینه

خدا میدونه که بریده زینب

همونی که ازم پدرم رو گرفت

با یه عده حرومی دور حرم رو گرفت

تو نبودی به زور معجرم رو گرفت

اومدم فرار کنم موی سرم رو گرفت

هر چه آمد به سرم دست به زانو نزدم

جز خداوند به عمرم به کسی رو نزدم

رو زدم آب بگیرم پدرم را کشتند

پیش چشمان ترم ماه حرم را کشتند

زجر و خولی و سنان چشممو گریون کردن

ته گودال دل عمه رو دلخون کردن

همه با اسب روی خمیه زنها رفتند

به خدا چند دفر به زیر نعلا رفتن

***

رأس تو میرود بالای نیزه ها

من زار میزنم در پای نیزه ها

اه ای ستاره دنباله دار من

زخمی ترین سر نیزه سوار من

ای بی کفن چه با این پاره تن کنم

با چادرم تو را باید کفن کنم

من میروم ولی جانم کنار توست

تا سالهای سال شمع مزار توست

عمه جانم عمه جان قد کمانم

عمه جانم

دانلود فایل صوتی از اینجا

 

.
.

شب چهارم محرم ۱۳۹۹ حاج رضا هلالی

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر