داره میلرزه دست و پام از شوق دیدن زهرا * حاج محمود کریمی

داره میلرزه دست و پام از شوق دیدن زهرا

تو نفس های اخرم یا زهرا مونده رو لبها

چادر زهرام و بیارید و بذارید روی چشمام

یه کمی اروم بگیره دردام

دیگه امشب خسته خسته شدم از غصه و غم هام

تا نفس دارم یاد اون روز هام

بی زهرا سخت بود این سالا واویلا

جون به لبهام بود تا حالا واویلا

******

برا هر کس که این شبها شب های ماه رمضونه

برا من هر شب شب داغ ماه جمادی میمونه

کسی حال این دل تنگ پریشون و نمیدونه

همه شبها شب هجرونه

چی کشیدم وقتی که دیم در و دیوار پره خونه

گل یاسم سوخت توی اون خونه

گر چه من قلبم میسوزه واویلا

مظلومه من پیروزه واویلا

*****

حالا که از چشمای تو جاری خون سر من

پسرم بشنو حرفای اخر و ای قمر من

پسرم بابا دارم امید به تو عباس

برا اون روزی که حسین تنهاست

روزی که لب تشنگی اهل حرم حسرت دریاست

کنارت اون روز مادرت زهراست

لب تشنه باش و دریا باش واویلا

وقف عزیز زهرا باش واویلا

.

.

? اخبار، اشعار و محصولات مهجه را در کانال تلگرام دریافت کنید

? اشعار کامل محرم ۱۳۹۷ مداحان رو از اینجا دانلود کنید

? www.mohjat.net

? @mohjat_net

مطالعه بیشتر