درسته که عمو بی پناهه * حاج محمود کریمی

بازدید: 1511 بازدید

درسته که عمو بی پناهه

درسته بی کس و بی سپاهه

ولی روبرو میدون نیست قتلگاهه

نمیتونی دستمو بگیری

نمیمونی از غصه بمیری

دیگه عمو جون بر نمیگرده کجا داری میری

زینب میگه نرو عمه حسین میگه نیا بابا

زهرا میگه برو مادر حسن میگه بیا بابا

****

آخه تو بال و پری نداری

تو مرکب و سپری نداری

چرا برا رفتن انقدر بی قراری

اونی که دل تو رو سوزونده

عموتو تو قتلگاه کشونده

یه ذره آروم باش عمه دیگه چیزی نمونده

زینب کنار میدونه حسین رو زمین افتاده

زهرا کنار گوداله حسن کنارش ایستاده

****

چه اشکایی چه دل زلالی

عجب عقاب بی پر و بالی

داره میره به سمت لشکر دست خالی

روی سری که سپری نداره

از آسمون و زمین میباره

بدن کوچیکش زخما رو دووم نمیاره

زینب میگه کجا رفتی حسین به زیر دست و پا

زهرا نَوَشو میبوسه حسن میگه سلام بابا

***

خواهر نازنین من دلشورتو بزار کنار

تموم اشک چشمتو برای کربلا بزار

یه روز میاد تو شام غم یه داغ سنگین میبینی

میون یه تشت طلا یه رأس خونین میبینی

به زیر چوب خیزرون تا دیدی نور عین من

جای داداش حسن بگو حسین من حسین من

***

من تنها تو تنها من بی کس تو گریون

من خسته تو بی تاب تو تنها تو میدون

به لاله برادر نظری کن

عمو حسین برایم پدری کن

من شدم با تو تماشایی

من نمردم که تو تنهایی

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر