در این غوغای بی آبی که خشکیده همه گلها * حسین سیب سرخی

بازدید: 1108 بازدید

در این غوغای بی آبی که خشکیده همه گلها

به امر تو شدم سقا منم عبد و تویی مولا

شود جانم به قربانت به قربان تن و جانت

علمدارم چه غم دارد که از دستم علم افتد

ابوفاضل ابوفاضل

مباد از دفتر عشقت که نام من قلم افتد

شود جانم به قربانت به قربان تن و جانت

خدای کعبه جز رویت نداده قبله ای یادم

نماز آخرم بود و که سر بر سجده افتادم

ابوفاضل ابوفاضل

ببین از باده ی عشقت به میدان مستی افتاده

مگر دامان تو گیرد به راهت دستی افتاده

شود جانم به قربانت به قربان تن و جانت

امیر لشکرت بی دست میان لشکری مانده

ابوفاضل ابوفاضل

به تو شرط وفاداری اگر برجا نیاوردم

کمک کن تا که برخیزم به دور مادرت گردم

شود جانم به قربانت به قربان تن و جانت

ببین احسان یک بانو سرم بگرفته بر زانو

ابوفاضل ابوفاضل

جهت دانلود صوت کلیک کنید

.

با نوای حاج حسین سیب سرخی
متن مداحی شب تاسوعا محرم ۱۴۰۱
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.net
.

مطالعه بیشتر