در پیش دو چشم زارم ( نریمان پناهی ) + متن شعر

در پیش دو چشم زارم

سنگ کوفیان تو را نموده پرپر

هرجا را کنم نظاره

تکه ای از بدنت افتاده اکبر

وای پیش چشمان بابا شده ای ارباً اربا

وای چه بگویم جواب مادر ام لیلا

مظلوم حسین جان

****

دیگر از نفس فتادم

ای جوانان بنی هاشم بیایید

من دیگر رمق ندارم

لحظه ای آیید و یاری ام نمایید

وای حال من شد پریشان بارم ای دیده باران

وای خواهر بی قرارم تو میا سوی میدان

مظلوم حسین جان

****

ای تازه جوانم اکبر

گل گلزارم و نور دیدگانم

آهسته برو علی جان

که غمت برده ز کف تاب و توانم

وای شبه پیغمبر من نور چشم تر من

وای میبری با خود اکبر روحم از پیکر من

مظلوم حسین جان

****

لرزیدم تا که شنیدم

از دل میدان صدای ناله هایت

مُردم آن دمی که دیدم

میکشی رو زمین تو دست و پایت

وای چه کنم با فراقت با تب و سوز داغت

وای روی قلبم بماند داغ تو تا قیامت

مظلوم حسین جان

****

از داغ شهادت تو

شده لبریز دلم ز غصه و غم

گو بر من سرت چه آمد

که چنین پیکر تو پاشیده از هم

وای سرو در خون تپیده ای به خاک آرمیده

وای خیز و بنگر ز هجرت قامت من خمیده

مظلوم حسین جان

» جدیـدتـرین اشعار در ایـتا: عضویت
» جدیدترین اشعار در تلگرام: عضویت

کربلایی نریمان پناهی
ایام ماه محرم سال ۱۳۹۰
مداحی قدیمی و خاطره انگیز [نوستالژی]
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید

Mohjat.Net
.

مطالعه بیشتر