دستمو از تو دست عمه کشیدم * حاج محمود کریمی

بازدید: 1007 بازدید

دستمو از تو دست عمه کشیدم

با یه مکافاتی کنارت رسیدم

دستمو رو زخمای سینت میذارم

زخمت زیاده مگه چند تا دست دارم

با دستای کوچیک سپر می شم برات

عمو بجان بابا من می شم فدات

مثل عمو عباسمو دست ندارم

کاشکی می شد برم برات آب بیارم

دستت رو شونم بذار تا به حرم

آروم آروم تو رو به خیمه ببرم

دلم می خواد تو بغل عموم باشم

سینه شکسته زیر پای اسباشم

دلم می خواد سینم شبیه مادرم

بشکنه و به دیدن بابا برم

***

بس که فریاد زد خودش را زد

رد زخمی به گونه هایش ماند

دست خود را ز دست عمه کشید

آستین پاره ای به جایش ماند

می دوید و نفس نفس می زد

تا ببیند چه بر سرش آمد

دید در آن هجوم قبل از او

خاک آلوده مادرش آمد

دید لب های نیمه جان عمو

غرق خون است و غرق لبخند است

زینب از دور می بیند که

به مویی دو دست او بند است

مسلمونا شرمتون از خدا بیاد

خسته شده برید کنار هوا بیاد

رهاش کنید عموم دیگه جون نداره

تو رو خدا یکی بره آب بیاره

شما که سر رو پیش زینب می برین

پس لااقل یه ذره آب بهش بدین

اون یه نفر ولی شما چند نفرید

نفس داره پیراهنش رو نبرین

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

مطالعه بیشتر