سری به روی نیزه ها بلنده * سید مجید بنی فاطمه

بازدید: 2777 بازدید

سری به روی نیزه ها بلنده

کاشکی رقیه چشمشو ببنده

اینجوری که سرو زدن به نیزه

افتادنش فقط به مویی بنده

مرکبای تازه نفس آوردن

یکی یکی نعلای تازه خوردن

چیزی که از تن حسین نمونده

همونی ام که مونده بود رو بردن

دیگه تمومه کار میبینه زینب وسط غبار

به روی پیکرش تو قتلگاه میدوه ده سوار

شلوغه قتلگاه دیگه تموم کار

****

از خیمه زینب خودشو رسونده

درستش اینه خودشو کشونده

رسید به قتلگاه حسینو نشناخت

آخه نشونی از تنش نمونده

نیزه و سنگ و تیرا رو که برداشت

دید که نه جسمی داره و نه سر نداشت

داداش تو زیر و رو شدی برا چی

خنجر از اون بوسه مگه خبر داشت

ای سر روی نی این بلا اومده سر تو کی

میخوان که زینب و جدا کنن از تو با کعب نی

میبینی وضعمو ای سر روی نی

****

شام غریبونه پرام میسوزه

دامن کل داخترام میسوزه

این بوی سوختگی خیمه ها نیست

موی سرا با معجرا میسوزه

خولی و شمر موندنو خنده هاشون

به خیمه ها وا شده دیگه پاشون

من نمیگم سر گوشا چی اومد

پر شده از گوشواره کیسه هاشون

 

 

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

دانلود نوحه جدید / جدید ترین متن نوحه و متن مداحی تمام مداحان از سایت مهجه

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com

سایت مهجه |  www.Mohjat.net

@Mohjat_net
#Mohjat

مطالعه بیشتر