سر آمد شام غم هایم * سید مجید بنی فاطمه

بازدید: 985 بازدید

سر آمد شام غم هایم مه عیدم کجا بودی

شب ارامشم صبح امیدم کجا بودی

سفر انقدر طولانی نگفتی دختری داری

نمیدانی چه بعد از عمه پرسدیم کجا بودی

مغیلان چیست میدانی فقط این را بگو عمه

ز پایم دانه دانه خار میچیدم کجا بودی

نه لالایی نمی خواهم دگر اما در این مدت

که من از درد یک شب هم نخوابیدم کجا بودی

نبودی زجر کاری کرد حتی گفتنش سخت است

به خود پیچیدم از ان درد پیچیدم کجا بودی

نمیخواهم بگویم که کجا رفتم نمی خواهم

بپرسم از تو در بازار چرخیدم کجا بودی

نمیخواهد بگویی که کجا رفتی نمی خواهم

که زا خاکستر گیسوت فهمیدم کجا بودم

به زحمت روی پنجه ایستادم در میان بزم

خودم با چشم خود دیدم خودم دیدم کجا بودی

 

حاج سید مجید بنی فاطمه / شب سوم ماه صفر ۱۳۹۸

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net

مطالعه بیشتر