طبیبا زخم مولا را دوا کن
مدارا کن به این فرق شکسته
که شمشیرش به پیشانی نشسته
طبیبا قلب زینب را شکستی
تکلم کن چرا ساکت نشستی
سکوتت قلب زینب را زند نیش
مسوزان سینه ی ما را از این بیش
مگر در زخم بیمارت چه خواندی
که لب بستی و از گفتار ماندی
به پیشانی بیمارت چه دیدی
چرا دل از حیات او بریدی
طبیبا کودکان چشم انتظارن
بجز بابای ما بابا ندارن
طبیبا مستمندان بی غذایند
همه چشم انتظار مرتضایند
چرا گردیدی از گفتار خاموش
مگر خواهد شود زینب سیه پوش
تکلم کن ز بیمارت سخن گو
ولی آهسته بر گوش حسن گو
طبیب از دیدن زخم علی سوخت
نگه بر چشم گریان حسن دوخت
بگفت ای مصطفی را میوه ی دل
مرا از نسخه بنوشتن چه حاصل
زمام چاره دیگر دست من نیست
دوایی بر علی غیر از کفن نیست
▪️» جدیـدتـرین اشعار در ایـتا: عضویت
▪️» جدیدترین اشعار در تلگرام: عضویت
کربلایی نریمان پناهی
شهادت حضرت علی
ماه رمضان سال ۱۳۸۹
مداحی قدیمی و خاطره انگیز [نوستالژی]
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
Mohjat.Net
.