فتادم از پا به ناتوانی * کربلایی جواد مقدم

فتادم از پا به ناتوانی اسیر دردم چونان که دانی

رهایی از غم نمی توانم تو چاره ای کن که می توانی

بعد سی سال عزا داری من هنوزم عزا دارم

من هنوز آخه تو فکر ضربه درب و دیوارم

هنوز تو کوچه ها یاد مغیره میده ازارم

میدونست که نمی تونم ذوالفقارم و بردارم

اشک ابالحسن در اومد قنفذ تو روی من در اومد

له شد یه مرد جلوی مردم فقط داد یه زن در اومد

زهرا بیا کنارم خسته روزگارم

****

به آه سردم به اشک داغم به خون فرقم بیا سراغم

یه باغبونم که پیش چشمم یه روزی اتیش گرفته باغم

باز به یاد در و دود و خاک و خاکستر افتادم

سرت وقتی به دیوار خورد پشت در با سر افتادم

پا شدم دیدم افتادی این دفعه بد تر افتادی

میشمردم نفس هات و از نفس آخر افتادی

باز حسنینم غرق دردن دور سر بابا میگردن

باید که تنهاشون بزارم تابوتم و آماده کردم

زهرا بیا کنارم خسته روزگارم

****

همیشه خیرت به من رسیده به من هم از تو کفن رسیده

میدونم این و از اون کفن ها یه دونه هم به حسن رسیده

اما هر چی که میبینم یک نفر بی کفن مونده

فاطمه از توی بقچت واسه اون پیروهن مونده

پیرهنی که میگه زینب عمری پیش من مونده

وای از اون روز که میبینه از حسین پاره تن مونده

اون پیروهن میره به غارت زینب من میره اسارت

دیگه نگم که ته گودال به اون بدن میشه جسارت

ای بی کفن حسینم عریان بدن حسینم

.
شهادت حضرت علی ۹۶ کربلایی جواد مقدم
شب ۲۱ ماه رمضان
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی  » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن شعر را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.

مطالعه بیشتر