ما رو به مجلس شراب با دل خون بردن * حاج امیر کرمانشاهی

بازدید: 1806 بازدید

ما رو به مجلس شراب با دل خون بردن

دستامون و بسته بودن کشون کشون بردن

چشای بی حیاشون میزد به دل شراره

صورتا رو پوشوندیم با استینای پاره

میون یک طبق بودش سر داداش من

تا خیزرون و برد بالا رقیه گفت نزن

اما یزید نا مرد چوب میزد و میخندید

میون اون هیاهو رقیه داشت میلرزید

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر