مستانه برگشته مثل کبوتر * حاج محمود کریمی

بازدید: 1143 بازدید

مستانه برگشته مثل کبوتر اشک من از لانه برگشته

رو به ضریح تو هر کس که عاقل آمده دیوانه برگشته

مانند پیمانه گنبد به سمت ساقی پیمانه برگشته

باد از نفس افتاد وقتی که گیسویت به روی شانه برگشته

خورشید از شوقت شب دیر رفته صبح زود از خانه برگشته

سوسو زدی چون شمع تیری به سویت با سه تا پروانه برگشته

وسواس میخواهد این تیر تیر انداز بی احساس می خواهد

صیاد معمولا چشم شکارش را به طرزی خاص می خواهد

حتی کمان حاجت از چشم های حضرت عباس می خواهد

تیری که می آید از چشم حق الله حق الناس می خواهد

از روی زین افتاد دست خداوند آخرش از آستین افتاد

بی دست بود عباس پس بی تعادل بود با صورت زمین افتاد

سر اربا اربا شد روی سرش وقتی عمود آهنین افتاد

جای عرق این بار از بس که شد شرمنده خونش بر جبین افتاد

بر جسم فرزندش زهرا به جای حضرت ام البنین افتاد

وا شد تنش از هم حتی دو تا بازوی مثل آهنش از هم

هی دور تر میشد دست نیاز بچه ها و دامنش از هم

سبقت گرفتند آه در وا شدن کم کم جبین و جوشنش از هم

آخر فرو پاشید با اتحاد تیغ ها پیراهنش از هم

پس فاصله افتاد بین تمام مهره های گردنش از هم

شیطان نمک پاشید بر زخم حیدر موقع پاشیدنش از هم

 

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

دانلود نوحه جدید / جدید ترین متن نوحه و متن مداحی تمام مداحان از سایت مهجه

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com

سایت مهجه |  www.Mohjat.net

@Mohjat_net
#Mohjat

مطالعه بیشتر