 
 

متن شعر
مشکل گشارو حاجت روا کن
چشاتو وا کن فاطمه جانم
فکری به حال این بچه ها و
این مرتضی کن فاطمه جانم
چشاتو وا کن نگو که دیگه
درب بهشت من مُهر و موم شد
منو صدا کن نگو که هرچی
میون ما بود دیگه تموم شد
تا ناله ی وا اُماه شنیدم
پیراهنِ صبرمو دریدم
نمیدونی من چطور رسیدم
گاهی نشستم گاهی دویدم
تو رو که دیدم دیگه بریدم
خودم را تا پیش تو کشیدم
آرزوم این بود زندت میدیدم
حقم نبود کردی نا امیدم
یه بار علی جان برا تو مُردم
زنده شدم باز برات بمیرم
برای اشک چشات بمیرم
برای بغض صدات بمیرم
اشک چشاتو بذار بذارم
به روی زخمام برا تبرک
اینم بگم که شفام همینه
هذا فِراقُ بَینی وَ بَینُک
بمیرم اینکه بابای خاکی
حالا تو و سرتا پای خاکی
دستای خاکی پاهای خاکی
عمامه خاکی عبای خاکی
دلم رو بُردی یه جای خاکی
چادر و اون رد پای خاکی
شکسته گوشواره های خاکی
گریه های مجتبای خاکی
گفتی کوچه دلم رو کنده
نامرد کوچه بهم میخنده
هی قنفذ رو به مغیره
که مالیاتت این روزا چنده
شد حرف قنفذ چطور بازوت
گفتم مغیره چطوره پهلوت
از وقتی پاشون وا شد به خونه
وا شد به این خونه پای تابوت
وا شده لبهات دوباره خندون
تابوتو ساختم با دست لرزون
خیالت راحت از بابت اون
نزده میخاش از جایی بیرون
راستی ز در هم با چشم گریون
بیرون کشیدم اون میخ پر خون
علی رو حلال کن برا درد بازوت
علی رو حلال کن برا زخم پهلوت
علی رو حلال کن برا لحظه ای که
تو افتاده بودی در افتاده بود روت
.
محمدرضا بذری
ایام فاطمیه ۱۴۰۰
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید
Telegram | Eitaa | Bale | Rubika
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید


 مهجه | دانلود جدیدترین نوحه ها همراه متن مداحی
  مهجه | دانلود جدیدترین نوحه ها همراه متن مداحی   
 
 
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
  
 