میرسد رزق محبان ابا عبدالله
از سر سفره احسان ابا عبدالله
نكند تا به ابد پيش كسي دست دراز
آن كه شد دست به دامان ابا عبدالله
جاي دارد كه منا هم بشود قربانش
هر كسي گفت به قربان ابا عبدالله
روز محشر نشود مضطرب و سرگردان
هر دلي بود پريشان ابا عبدالله
بيخود از خود شده هر كس ز نوايي من هم
مستم از ذكر حسن جان ابا عبدالله
ادعا كردن ما جاي خجالت دارد
گـر وهب هست مسلمان ابا عبدالله
از ربابش بنويسيد كه او را دق داد
روضه هاي لب عطشان ابا عبدالله
بوسه اي زير گلوي ثمرش كاشت و گفت
پـسرم جان تو و جان ابا عبدالله
گر چه تكليف ز شش ماهه او ساقط بود
گفت لبيك به فرمان ابا عبدالله
گفت صبرا لكَ يا عشق خدا وقتي ديد
ذبح شد غنچه خندان ابا عبدالله
تاب آورد ولي آخر سر در گودال
گشت صد چاك گريبان ابا عبدالله
شاعر: محمد قاسمی
حاج سید مجید بنی فاطمه / شب دوم ماه صفر 1398
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست