ناز چشامو میکشم ابری و بارونی میشم * کربلایی جواد مقدم

ناز چشامو میکشم ابری و بارونی میشم

روضه خونه مدینه و بقیعشم

کی دیده بگی یه عرش اعلای خاکی

خاکی تر از این چار مزار افلاکی

اونجا اخرش چه لحظه هایی میسازیم

چار تا گنبد امام رضایی میسازیم

دریای ماتمه چهار تا قبری که قبله گاه عالمه

فدای غربت بچه های فاطمه غریب حسن

حتی تو این شبا بساط روضمون میشه داغ باشه با

حرارت غم حضرت مجتبی غریب حسن

اه و واویلتا

****

با گریه کن با سینه زن امشب شده قرار من

گریه برا غریبی امام حسن

ما که عمری از غریبی حسن گفتیم

اسمش تا میاد به یاد کوچه میفتیم

اه از لحظه ای که راه مادرش صد شد

از بالا سرش یه دست بی حیا رد شد

وای از چشم ترم یه دست سنگین و صورت مادرم

الهی که نفهمه بابا حیدرم غریب حسن

از اون ضربه دست دیدم که مادرم روی خاکا نشست

به سیلی و دو گوشواره ای که شکست غریب حسن

اه و واویلتا

****

اومدم یه ساعتی براش درد بود ولی نبود دواش

گریه کن حسن شدن برادراش

اه از ساعتی که تابوت و به تن دوختن

عباس و حسین اتیش گرفتن و سوختن

اه این قصه رو شنید ولی ندید زینب

تا اون ساعتی که روی تل رسید زینب

دید دارن بی هوا بالا پایین میرن شمشیرا نیزه ها

یکی میزد با سنگ اون یکی با عصا حسین من

غصه در میزنه یه مرغ بسملی بال و پر میزنه

نداره سر حسین و به سر میزنه حسین من

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

مطالعه بیشتر