نگاه ابری اش دارد زمینه * حاج محمود کریمی

بازدید: 1520 بازدید

نگاه ابری اش دارد زمینه

شده دلتنگ مهتاب مدینه

پس از یک اربعین سر باز کرده

کنار علقمه بغض سکینه

عمو جان غنچه ها نشکفته پژمرد

به روی دست عمه خواهرم مرد

مرا یک حرف باشد با تو آن هم

اگر بودی کسی سیلی نمیخورد

نوای ناله و غم ها رقیه

گرفته کاروان دم یا رقیه

رسیده اربعین بی قراری

همه برگشته اند اما رقیه

سفر کرده ام به دنبال سر تو

سپر بودم برای دختر تو

چهل منزل کتک خوردم برادر

به جرم اینکه بودم خواهر تو

حسینم وا حسین گفت و شنودم

زیارت نامه ام جسم کبودم

چه در زندان چه در ویرانه شام

دعا میخواندمو یاد تو بودم

برای هر بلا آماده بودم

چو کوهی روی پا استاده بودم

اگر قرآن نمیخواندی برایم

کنار نیزه ات جان داده بودم

***

به عالم صبر را آموخت زینب

به پای دوست عمری سوخت زینب

میان کوفیان با صوت حیدر

دهان دشمنان را دوخت زینب

به روی خاکها غمگین نشسته

به گریه روضه ها میخواند خسته

گذشت اما هنوزم باورم نیست

مرا بردند با دستان بسته

 

 

 

حاج محمود کریمی/ شب بیست و هفتم ماه رمضان ۱۳۹۹

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست

www.mohjat.blogfa.com

www.Mohjat.net

مطالعه بیشتر