نیزه میرفت و بر میگشت * سید مهدی میرداماد

بازدید: 6721 بازدید

نیزه میرفت و بر میگشت چشماش باز و بسته میشد

هر کس تو مقتل می اومد اونقدر می زد خسته میشد

زود راحتش کنید رو تنش پا نذارید کم تر اذیتش کنید

پیراهنش رو نه میدونید کیِه میخواید هتک حرمتش کنید

آی نا مسلمونا باید اول بکشید بعدا غارتش کنید

حسین حسین حسین

****

لبهاش مثل چوب خشکه تشنست دائم از حال میره

خواهر روی تل ایستاده مادر توی گودال میره

آتیش به ما نزن تینقدر پنجه رو خاک کربلا نزن

رو سینه اومدن زیر دست و پاهاشون اینقدر دست و پا نزن

دق میکنم حسین دست و پا هم میزنی زهرا رو صدا نزن

حسین حسین حسین

****

خنجر نمی بُره هیچ کسی قربونی رو تشنه سر نمی بُره

هی ضربه میزنه هیچکسی اینجوری سر از پیکر نمی بره

انصافتون کجاست هیچکی انگشت و واسه انگشتر نمی بُره

حسین حسین حسین

****

عریان روی خاک افتادی زهرا چادر روت میندازه

مرحم رو زخمات میزارن اما با نعلای تازه

ای شاه کم سپاه پناه عالمیان مونده زینب بی پناه

از روی نی ببین که دارن حرومیا میرن سمت خیمه گاه

گوشواره میکِشَن به کجا فرار کنن دختر های بی پناه

حسین حسین حسین

****

به سمت گودال از خیمه دویدم من

شمر جلو تر بود دیر رسیدم من

سر تو دعوا بود ناله کشیدم من

سر تو رو بردن دیر رسیدم من

وای حسین

 

دانلود فایل صوتی از اینجا

 

لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید

دانلود نوحه جدید / جدید ترین متن نوحه و متن مداحی تمام مداحان از سایت مهجه

کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است

وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com

سایت مهجه |  www.Mohjat.net

@Mohjat_net
#Mohjat

مطالعه بیشتر