نیمه شب و تنهایی » مهدی میرداماد ۱۳۹۴ + متن شعر

نیمه شب و تنهایی نیمه شب و غم

داره میریزه چشمام بارون نم نم

داره میاد آقا با کاروونی خسته که

جونمو میگیره کم کم

قلب من شده پاره غصه هام برام یاره

کاش میشد که اصغرو نیاره

کوچه ها پر از سنگه کوفه شهر نیرنگه

این بیابونا همه پره خاره

وای کوفه پره از نامرد

وای شاخه گلات میشه زرد

آقا برگرد آقا برگرد

****

خدایا موندم تنها چه غریبونه

توی دل من غصه زده جوونه

اومدنه تو اینجا میون این نامردا

دل منو میسوزونه

مردم اینجا صد رنگن کوچه ها پر از سنگن

آمادن بیای با تو بجنگن

تو کینه پُر آوازن فکر نعلای تازن

روز و شب دارن نیزه میسازن

وای تو سوز شبهای سرد

وای آقا سفیرت دق کرد

آقا برگرد آقا برگرد

****

تا نفسای آخر بالای دارم

کاشکی بیای سر رو پای تو بذارم

چقده غربت سخته روی لبام خون لخته

بالا سرم یاری ندارم

دل پُر از تبه آقا روز من شبه آقا

غصه هام مال زینبه آقا

مسلم تو بی تابه غرق توی گردابه

اینجا صحبت از طفل ربابه

مسلم تو بی تابه غرق بین گردابه

اینجا صحبت از بزم شرابه

وای از درد سر نیزه ها

وای افتادم روی خاکا

برگرد آقا برگرد آقا

.

با نوای حاج سید مهدی میرداماد
شهادت حضرت مسلم سال ۱۳۹۴
کـتاب مـداحی تخفیف ویژه » مـشاهده
دانـلود کتاب مداحی رایـگان » مـشاهده
گـلچین شـعر و صـوت هـا » مـشاهده
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net
.

مطالعه بیشتر