هم نا ندارم هم بس که دنبالت * سید مجید بنی فاطمه

بازدید: 3087 بازدید

هم نا ندارم هم بس که دنبالت دویدم پا ندارم

با این همه زخم دست کمی از مادرت زهرا ندارم

تنها نشستم حتی به قول دختران بابا ندارم

داری میایی باید که چادر سر کنم اما ندارم

شرمنده بابا غیر از خرابه من برایت جا ندارم

یا عمه یا تو یا آرزوی مرگ دارم یا ندارم

اما دلت قرص یک لحظه هم ترس از حرامی ها ندارم

دیدی خمیدم اینقدر سیلی زد که جایی را ندیدم

بعد از تو بابا با دامن آتش گرفته می دویدم

من مثل عمه وقتی که قاتل می برید و می بریدم

با خنده می گفت با دست خود از پشت سر سر را بریدم

جای تو خالی با حرمله با شمر چه زجری کشیدم

رنگین کمانم بازو کبود و روی زرد و مو سفیدم

کنج خرابه خوابیده بودم با لگد از جا پریدم

بازار شام و حرف کنیزی و نمی گویم چه دیدم

قربان لبهات من پیر چوب خیزرانی یزیدم

آماده هستم عمه حلالم کن که دیگر سر  رسیدم

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر