

متن شعر
هنوزم خون تو روی در و دیواره
هنوزم زخمیه بازوت تنت تب داره
دلم میخواد بازم دور یه سفره جمع شیم
دلم میخواد ولی دنیا مگه میزاره
نبینم که چشات غمگینه
نفس سخته برات سنگینه
خدا اشک تو رو میبینه
میگی حال تو خوبه باشه
تو اونی که علی دنیاشه
خودت خونه رو جارو کردی
که بازم دل بابا واشه
****
شده دور و برت خالی شدی تنها که
پرت زخمی سرت خونی لباست خاکه
نمیگم بین نامحرم زمین افتادی
نباید زد جلو مردم از این حرفا که
نمیگم درو با پا میزد
جلو چشمای مولا میزد
تو رو واسه تماشا میزد
****
سنان که میزنه خولی نفس میگیره
سنان تا میره زود جاشو شبث میگیره
اذون مغربه داداش ولی شمر تازه
میاد با کهنه خنجر کارو دست میگیره
چه کُنده خنجر وامونده
به خیمه چشم تو وا مونده
دوباره ساربون برگشته
میگه انگشترش جامونده
.
سید مهدی حسینی
شب ۱ فاطمیه اول ۱۴۰۴
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید
Telegram | Eitaa | Bale | Rubika
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید


  مهجه | دانلود جدیدترین نوحه ها همراه متن مداحی