وای وای وقتی که میدیدم * حاج محمود کریمی

بازدید: 582 بازدید

وای وای وقتی که میدیدم عمه ام رو زیر تازیونه ها

وای وای وقتی که رو نیزه سنگ خوردی از رو بوم خونه ها

وای وای وقتی از رو نیزه افتادی رو خاکا

وای وای وقتی از رو نیزه دیدی من و بابا

وای وای تا اسم تو رو بردم وای وای سیلی و لگد خوردم

وای وای من با هر قدم مردم وای وای ذره ذره جون دادم

وای وای از رو ناقه افتادم وای وای اسم رفته از یادم

****

وای وای وقتی که لرزیدم از شرم اون چشمای بی حیا

وای وای وقتی که میبندن سرها رو رو نیزه ها

وای وای از دست نامردا تو کوچه و بازار

وای وای از سیل اشکای این گریه ی زار زار

وای وای تا اسم تو رو بردم

وای وای سیلی و لگد خوردم

وای وای من با هر قدم مردم

****

وای وای وقتی که میپیچید زنجیرم دور این گلوی من

وای وای وقتی که سر نیزه سرخ میشد با خون عموی من

وای وای پیرم کرد درد این زنجیر رو دوشم

وای وای از درد سیلی و زخم روی گوشم

وای وای این چشما دیگه تاره

وای وای از زخمای گوشواره

وای وای از این معجر پاره

 

.
.

متن شعر مداحی وای وای وقتی که میدیدم عمه ام رو زیر تازیونه ها

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

مطالعه بیشتر