

مژده ی باران به نفسهای بیابان به رگ خشک درختان به شب خسته ی ایوان برسان باز بوی بهاران به دل غنچه…
آرامشم را در تو جویم ای وسعت سبز نجوای خود را با تو گویم ای فرصت سبز ای دشت هایت ارغوانی ای…
یاران چه غریبانه رفتند از این خانه هم سوخته شمع ما هم سوخته پروانه بشکسته سوهامان خون است به دلهامان فریاد و…
از مشرق جان خورشید تو سر زد / ایران با شوق تو دل در سینه به در زد / ایران صد جان…
ایران وطنم جان و تنم خاک رهایی مهد هنری مأمن مردان خدایی تیری به تنت تا نخورد از تن من جان و…
بریم نقطه سرخط سیر نمیشم ازت حس خواستنت همیشه توی قلب منه اسم تو وطنه وطن عشق منه تو زمین و آسمون…
ایران فدای اشک و خنده تو دل پر و تپنده تو فدای حسرت و امیدت رهایی رمنده تو ایران اگر دل تو…
آب زنید راه را هین که نگار میرسد مژده دهید باغ را بوی بهار میرسد راه دهید یار را آن مه ده…
یار دبستانی من با من و همراه منی چوب الف بر سر ما بغض من و آه منی حک شده اسم من…
ایران ای سرای امید بر بامت سپیده دمید بنگر کز این ره پر خون خورشیدی خجسته رسید اگر که دلها پر خون…