پاییز تیره روزیمان را بهار کن
در مُلک ما دوباره صفا برقرار کن
من هرچه گفتم از بدی حال و روزمان
آقای من تو ضرب در هزار کن
نان را به نرخ عزت مردم فروختند
فکری به حال مردم این روزگار کن
هستم غلام ساده و ارباب من تویی
بر من بد است اینکه بگویم چکار کن
آنان که خون ملت ما را مکیده اند
اصلا نصیب گردنشان ذوالفقار کن
.
شب ۲۱ ماه رمضان ۱۴۰۰ کربلایی جواد مقدم
مناجات با خدا
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.