چنان گیسو رها هستم کربلایی حسن عطایی + متن شعر

بازدید: 105 بازدید
کربلایی حسن عطایی
.

متن شعر

چنان گیسو رها هستم غریبا آشنا هستم

نمیدونم کجا بودم نمیدونم کجا هستم

نشستم روبروی تو شدم بسته به موی تو

به روی من نیاوردی که تنها یک گدا هستم

اونـقده خــوبی

که باورم شده یه روز برات میمیرم

چـقدر بـزرگی

اجازه دادی پرِ شالتو بگیرم

واست بـمیرم

تــو ایــن زمـونـه

به هیچکسی غیر خودت تکیه نکردم

بـبخـش عــزیـزم

هنوز برات یک دل سیر گریه نکردم

دورت بــگردم

حسین من ای مهربون من

حسین من دردت به جون من

****

نه کلب با وفا هستم نه اهل کربلا هستم

نه مشتاقم به این دنیا نه از عالم جدا هستم

کمک از مرد میخواهم طبیبا درد میخواهم

نه دنبال دوا هستم نه دنبال شفا هستم

تــو زنـدگـیمی

زنده باشم بدون تو خدا نیاره

حــرم کــه رفـتم

گفتم هنوز دنیا قشنگیاشو داره

بــرم دوبــاره

دلـت یــه دریـاست

فدات بشم که تو دل همه نشستی

تــو مـهـربــونی

زخم سر حُرو مگه خودت نبستی

حسین من ای مهربون من

حسین من دردت به جون من

.

برای دانلود صوت کلیک کنید

کربلایی حسن عطایی
شهادت حضرت معصومه ۱۴۰۴
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید

Telegram | Eitaa | Bale | Rubika
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید

متن کامل

.