چه اعجازیست در چشمش که نازل کرده باران را * حاج مهدی رسولی

بازدید: 716 بازدید

چه اعجازیست در چشمش که نازل کرده باران را

گلستان میکند لبخند های او بیابان را

بزرگان از همان اول به پایش سجده میکردند

مدائن از سر تعظیم ویران کرد ایوان را

میان شانه هایش می درخشد قرص خورشیدی

که روزی در تجارت ها بُحِیرا دیده بود آنرا

عذاب دوری از کویش خیال دیدن رویش

پریشان میکند نزدیک سیصد سال سلمان را

نیازی نیست هنگام فتوحاتش به شمشیری

فقط کافیست طولانی کند تحریر قرآن را

به غیر از دوستی با اهل‌ بیت اجری نمیخواهد

نمک از سفره اش برداشتی مشکن نمکدان را

ولی چندیست زهرا روز و شب از گریه بی تاب است

علی این روز ها باید بسازد بیت الاحزان را

علی شب با چراغی خانه ها‌ی شهر را میگشت

مَلول از دیو و دَد‌ها آرزو میکرد انسان را

نفَس در سینه ام تنگ است از این ماجرا بگذر

مجالی تا فدای نَفس پیغمبر کنم جان را

همین کافیست مقبول تو باشد بیتی از شعرم

که لبخند تو زیبا میکند اشعار حَسّان را

شاعر: محمد مهدی خان محمدی

 

.

شب ۷ صفر ۹۹ حاج مهدی رسولی

.

متن مداحی / متن شعر / اشعار مداحی

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.

کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.

استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

مطالعه بیشتر