گفتم خلیل زاده ام آتش عقب کشید * حاج امیر کرمانشاهی

بازدید: 702 بازدید

گفتم خلیل زاده ام آتش عقب کشید

دستی به روی شانه من با ادب کشید

لعنت بر آنکه آتش از او با حیاتر است

از پشت سر لباس مرا با غضب کشید

با آنکه در مقابل خانه مرا زدند

همسایه ای ندید و کتک ها به شب کشید

اینجا میان روز زمین خورد مادرم

رویش عبای خویش امیر عرب کشید

شهر مدینه شهر زمین خورده ها شده

سجاده را ز پای من آن بی نَسَب کشید

شبهای جمعه مادر ما داد میزند

گیسو گرفت قاتل و سر را عقب کشید

صحبت ز شام و هلهله ها می کُشد مرا

آن لحظه ای که کار به بزم طرب کشید

میخواست داد عمه ما را در آورد

آتش به قلب سوخته آن بی ادب کشید

اول شراب خورد و به سر یک نگاه کرد

با خنده چوب دستی خود روی لب کشید

یک سرخ مو ز قافله ما کنیز خواست

ترسید دختری و خودش را عقب کشید

 

.
شهادت امام صادق ۱۴۰۰ حاج امیر کرمانشاهی
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی  » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.

مطالعه بیشتر