گفتم کجا گفتا به خون
گفتم چه وقت گفتا کنون
گفتم سبب گفتا جنون
گفتم مرو خندید و رفت
گفتم که بود گفتا که یار
گفتم چه برد گفتا قرار
گفتم چه زد گفتا شرار
گفتم بمان نشنید و رفت
آن دم بریدم از زندگی دل
کآمد به مسلخ شمر سیه دل
او میدوید و من میدویدم
او سوی مقتل من سوی قاتل
او مینشست و من مینشستم
او روی سینه من در مقابل
او میکشید و من میکشیدم
او از کمر تیغ من آه باطل
او میبرید و من میبریدم
او از حسین سر من غیر از او دل
.
با نوای غلام کویتی پور
مداحی قدیمی و خاطره انگیز [نوستالژی]
جدید ترین متن مداحی » کلیک کنید
ایراد تایپی متن شعر رو اطلاع بدید
Mohjat.Net | سایت مهجه
.