یابن الحسن تسلیت آقا جان * حاج مهدی رسولی

بازدید: 1249 بازدید

یابن الحسن تسلیت آقا جان

اقا ببین حال پریشون و

کاش میدونستم که کجا الان

گریون شدی شام غریبون و

کاش میدونستم که کجا امشب

با یاد جدت ناله سر دادی

باز روضه گودال خوندی و

یاد وداع زینب افتادی

اونجا که از رو جسم داداشش

نیزه شکسته ها رو بر میداشت

زخمای شمشیرار و می بوسید

لب رو رگای گردنش میذاشت

پاشو غریب مادر زینب

پاشو ببین تنهایی من رو

حالا من و یه دشت نا محرم

چیکار کنم این بی تو بودن رو

من و شمر و سنان ای وای ای وای

شتاب کاروان ای وای ای وای

بمیرم واسه انگشتت حسین جان

بمیری ساربان ای وای ای وای

تو رفتی بعد تو حیرون خواهر

یه چشمش اشک یه چشمش خون خواهر

میگی رو غصه چشمام و ببندم

دیگه چشمی نمونده جون خواهر

اسیر تیر و تیغ و دشنه بودی

ولی بازم پی سازش نبودی

دو تا رود خونه اینجا بود داداش

دلم میسوزه خیلی تشنه بودی

***

اسیر و بی کس و اواره زینب

دیگه بعد حسین بیچاره زینب

همه دنیا من چشماته داداش

چه دنیای کبودی داره زینب

به تن کردم حسین رخت اسارت

میسوزم تو تب تند جسارت

نبودی که ببینی جان خواهر

چجوری خیمه ها میره به غارت

 

.
.

لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net

.

 

 

مطالعه بیشتر