ما همه قطره ایم و تو دریایی * محمدحسین حدادیان

بی تو با اسیرانت کربلا رفتم ای حسین من تنها گریه ها کردم اما جنگیدم با همه دشمن پیش من سر تو…

ای ابتدای عشق ای منتهای عشق از نام تو بلند شد سر صدای عشق غرق شد دلم ناخدای عشق بین زلف تو…

همیشه درد و دل کردم همیشه غصمو خوردی تو دستامو گرفتی با خودت تا اینجا آوردی دلم میگرده دنبالت میگن جوینده یابنده…

درسته خاکمو طلا نیستم دورم ازت ولی جدا نیستم تنگه دلم برای شیش گوشت حیف که الآن کرب و بلا نیستم الآن…

بهم میگن چرا همیشه گریه کویر همیشه شوق بارون داره نمیدونن این دل بی سامونم فقط با گریه سر و سامون داره…

غم شده توی سینه انباشته نگاه تو هوامونو داشته خون شهیدا رو زمین ریخت تا پرچم تو باشه برافراشته تا لطف تو…

هزار جهد بکردم که سِرِ عشق بپوشم نبود بر سر آتش مُیَسَرم که نجوشم به هوش بودم از اول که دل به…

کشته منو دلشوره راه من ازت دور تو به من حواست هست ولی چش من کوره تو چقده آقایی نَفَس مسیحایی یه…

حسن دیده گریونه حسین سر به دیواره سر عمه سادات رو شونه علمداره علی راهی سفره دوا دیگه بی اثره برا بچه…

عمه بهم گفتی که بابام پیش خداست اما ببین سرش همینجا رو نیزه هاست منم مثِ مادر بزرگم باباییم نمیدونم بابام کجاست…