حج من میرود رو به پایان * حاج میثم مطیعی

کابوس هر شب منه مغیره با ما دشمنه جلو چشای من زدت دستش الهی بشکنه صورت نیلی رو مگه یادم میره صدای…

یه نگاه عاشقانه یه توسل شبانه یه سلام عاشقانه محضرت مؤدبانه آخرین مسافر دنیا برگرد صاحب الزمان حضرت سلاله ی زهرا برگرد…

بر عکس شد زمین به هوا نور میدهد کِل میکشد فرشته وسط شور میدهد از سفره ای که روح الامین سور میدهد…

یاد ایامی که ما در خانه مادر داشتیم چهره از رخسار زیبایش منور داشتیم سینه ام مِجمَر فراق آتش دل دیوانه عود…

نور چشمای من دین و دنیای من محبتت امام رضا دوای دردای من خونت مث کعبه سعی و صفا داره از آسمون…

ندارم به خدا تو دنیا بجز تو به کسی علاقه حسینی شدنم بهترین اتفاقه اگه اسمتو میبرم من با این اشکایی که…

افتاده به خاک شیر لشکر سر غرق به خون عین حیدر از این همه زخم الله اکبر بابا گرفته با خونت وضو…

پیش چشمم تو را سر بریدند دست ‌هایم ولی بی ‌رمق بود بر زبانم در آن لحظه جاری قل اعوذ برب الفلق…

همیشه با شکوه و با احساس مردونگیش زبون زد دنیاس ارمنی ام میگیره حاجت از دستای با کفایت عباس روزیمون باشه ایشالله…

بود و نبود من ای همه تار و پود من هستی من نرو تو ای یاس کبود من ای یاور علی تو…