عشق یکی راه یکی * محمدحسین پویانفر

تو وقتی اومدی گفتم که تقصیر دل من بود تو که دیدی بابات خوابه چه وقت گریه کردن بود حالا که اومدی…

قیامتی شده کنار علقمه فاطمه اومده برید کنار همه الهی عباست بمیره مادر نیزه به پهلوهات نگیره مادر شرمندم و از شرم…

ای که دلها همه از داغ غمت غمگین است وی که از خون تو صحرای بلا رنگین است نرود یاد لب تشنه…

طایر گلزار وحی کجاست بال و پرت که با سرت سر زدی به نازنین دخترت ز تند باد خزان شکفته تر میشوی…

امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است شام غریبان است جسم عزیز فاطمه اندر بیابان است شام غریبان است نم نمِ…

وعده ای داده ای و راهی دریا شده ای خوش به حال لب اصغر که تو سقا شده ‏اى آب از هیبت…

آه ریان پشت اسمش بنویس عطشان آه ریان جد ما به خاک و خون غلطان آه ریان بگو برگه برگه شد قرآن…

به تو رسیدن خیاله ازت بریدن محاله چشمی که واست میجوشه چشمه عشق زلالِ می جام شراب به یه جرعه ناب دعوتم کن…

شب شبه عشقه دل هوایی شد باز دل مجنون سامرایی شد دوباره شب عزیز عاشقی و نوکری شد نقش قلب عاشق من…

یا یوما امون از این زمونه ی بی وفا سیلی زدن به صورتت بی هوا پیش حسن ناله زد بی صدا شنیدم…