فاطمه آروم جونم * سید رضا نریمانی

همیشه میگن رفیقا خوش به احوال شهیدا همونایی که گذشتن از تعلق های دنیا همونا که رو سفیدن روز محشر پیش زهرا…

مرده بودمو تو زندم کردی چجوری یادم بره روزگارم خوب یا بد باشه با تو چه خوب میگذره پسر بد خونه منم…

خوب شد دردم دوا شد خوب شد دخترت حاجت روا شد خوب شد میخوام همه شهرو چراغون کنم یه شهرو به خرابه…

بقیع و باید مثه عرش کنن خادماتون حرمو فرش کنن اسمتو رو پرچما نقش کنن پرچم یا حسنو پخش کنن میزنی نفس…

ای عشق چه زیبایی ای مرد چه تنهایی گریه کنه حلقه ی اشکت باران سینه زنه دسته ی عشقت طوفان موج عزای…

این یه نامه ی کوتاهه نامه تحت این عنوانه از ابالفضل به تک تک بچه شیعه های ایرانه با خبرم که زندگی…

این فرش روضه که روش نشستی اینجا همین جایی که هستی یه روزی آرزوت میشه وقتی بری برا همیشه همین حسین حسین…

دلم شکسته دلم شبیه دل دخترم شکسته دلم مثه بال کبوترم شکسته دلم شکسته درسته که امامتم ولی داغ تو تنها قاتل…

بین روضه تو ام که دلم پر گرفته تا کنار بقیع بی قرار غربت تو ام و لحظه لحظه بی قرار بقیع…

با یا علی گرفته شور موسای فاطمه به طور با دست بسته مثل نور در بین محبس نمور همین که زندان بانم…