چنان شیری که از بیشه خرامان » کربلایی سجاد محمدی + متن شعر

پای گهواره سر درد دلم وا میشد رفتی و درد دل پر گله ام را چه کنم هروله کردم و هاجر شدم…

هر چند فاتح همه جنگ ها شدم خیلی میان کوفه اسیر بلا شدم ابروی من شکست سر کوچه ای شلوغ زخمی سنگ…

دخترم ارثیه غربت مادر مال تو پر کشیدن مال من این دو سه تا پر مال تو داغ من مال علی داغ…

یه آه سردو زدن دعا میکردو زدن ما گریه میکنیم آخه یه پیر مرد و زدن غریب آل زهرایی مروج العاشورایی روضه…

بیصبرانه منتظرم محرمتو ببینم بی صبرانه منتظرم محرمت رو ببینم ابر بارون باشه چشام میون روضه بشینم چه محرمایی اومد و رفت…

زندگی حکمت داره عشق علت داره اینکه برات میمیرم واقعیت داره دارم من هوای موکب و مشایه میمیرم برای پایین پای ضریح…

صداي گريه ميرسه اينجا كه وايساديم كجاس نگو كه اينجا كربلاس نگو كه اينجا قتلگاس حسین بیا برگردیم همه دارو ندارم اي…

دل ما مقیم عرش خداست خونه مادریمون کربلاست تو روضه ها سر تا پا همه خدایی میشم وقتی که اشک میریزم کرب…

غریبمو ندارم آشنایی نمونده توی حنجرم صدایی کاش بودی و میدیدی توی کوفه پر شده از دروغ و بی وفایی کوفه چه…

ای که گرفتی به دوش بار غم و بار عشق باز بیا سر کنیم قصه گلزار عشق قصه شنیدم که دوش تشنه…