علت مستی ترانه هستی » سجاد محمدی ۱۴۰۲ + متن شعر

سلامی به اونا که از جونشون گذشتند و بر نفس غالب شدند اونا که برای دفاع از حرم فدایی ام المصائب شدند…

خوشا دردی که درمانش حسین است خوشا جانی که جانانش حسین است حسین جانم حسین جانم حسین جان بود فرمانروای کشور دل…

با زبان لعل لب خشک مدارا نکند جگر سوخته را آب مداوا نکند من دعا میکنم از سوز جگر تا هرگز مردی…

تا تو شدی کشته ما بی سر و سامان شدیم یک سره سرگشته کوه و بیابان شدیم خیمه و خرگاه ما رفت…

نوکر حضرتی شاهم و مهمان نجف راهم افتاده دوباره به خیابان نجف نجف از یُمن علی قدر و بهایی دارد شدم از…

ای ماهی دریا برایت گریه کرده پیغمبر و زهرا برایت گریه کرده عالم محیط غربتت زائر ندارد تربتت مظلوم حسن جان مظلوم…

هر صبح سلامم به تمنای وجودت با ذکر حسن بر دره خالق اثری هست امروز گدایان همگی محو لقایت آیا به من…

ز جا برخیز ای تکیه گاهم تو هستی سردار سپاهم بدون تو من بی پناهم ابالفضل تو سقای لب تشنگانی قرار قلب…

عشق بنی هاشم سیدنا قاسم میرود به میدان همچو شیر غران ای جان ای جان ای جان ای جان سر ازرقو میزنه…

ای عمو عباس بن الزهرا ای علمدار خوش قد و بالا پاشو از روی خاک این صحرا ساقی تشنه بر لب دریا…