موهات سوخت موهام سوخت » محمدحسین پویانفر ۱۴۰۲ + متن شعر

از چه مادر سر تو بر زانو گرفتی پیش من از چهره ی خود رو گرفتی در سحر وقت نماز شب به…

پرواز میکنم به بام تو افطار میکنم به جام تو بد مستی میکنم به نام تو روشن شد اسمون از جمال تو…

این گنج به این طایفه ارزان نرسیده بی رنج به دستان دلیران نرسیده در هیچ زمان این همه انواع غنیمت بی دغدغه…

به روی خاکا شاخه های یاس افتاده ای وای چه اتفاقی برای عباس افتاده ای وای اولین باره صداش کردم گره از…

رمقی بر تن خود حضرت آب آور داشت شیر بی دست فقط یک دو نفس دیگر داشت تنش از دور شبیه شب…

و علی مثل مالک فالتبک البواکی خوشا به حال اونکه جون داد به یه لباس خاکی شهید اون کسیه که شهید زندگی…

میذاری دستم به پر قنداقت برسه آقا منی که هستم گدای ابی عبدالله میذاری اسمت رو تا دم مرگم ببرم آقا که…

بیا دعا کنیم امام غائبو بانی روضه ی ام مصائبو ندبه ی سینه زن شده این الطالبُ بدم المقتول بکربلا تو دو…

گوشه قتلگاه جد من شاهده پا به پای علی مادرم اومده شمر بی چشم و رو دیده حال من و داره میخنده…

دل من به یاد آرد چو شهید نینوا را به ندای سوگواری ببرد ز نی نوا را ره و رسم اشنایی به…