میگیره دلم با غم حسین (محمدحسین حدادیان) ۱۴۰۳ + متن شعر

حسین ای که عشق همه شهدایی تو روح قیامت همه یِ مایی تو اوج هنر نماییِ خدایی ای عشق شور انگیز ای…

انتهای این راه ختم به خیره عاقبت بخیر واقعی زهیره اونی که خوابتو دید تازه بیدار شد هرکی گریه کرد برات آبرودار…

دوباره بساط طرب شد محیا دوباره رسیده شب شور و غوغا شب می فروشی شب باده نوشی شب لب نهادن به لب…

شب هشتم از جوون میگن شب هشتم از خاک و خون میگن شب هشتم از داغ بابایی که باغش رو کردن خزوون…

مرده بودمو تو زندم کردی چجوری یادم بره روزگارم خوب یا بد باشه با تو چه خوب میگذره پسر بد خونه منم…

ای کشتی نجات جانم به کربلات تو جون بخواه آقا من سر میدم برات یا مبدل السیئات بهشته منه پایینِ پات پاش…

میدونستم خیلی دوسم داره رقیشو تنها نمیذاره کمکم کن تا پاک کنم روشو با گوشه ی این چادر پاره دیدی اومد مسافر…

متن مداحی خوبان روزگار مسلمان زینب اند امیر کرمانشاهی خوبان روزگار مسلمان زینب اند دیوانه ی حسین و پریشان زینب اند آنان…

هوای شهر من پر از هوای تو شده پر از صدا و اشک عاشقای تو شده تو خلوتت چی گفتی با خدای…

سلام خواهر قرآن سلام دختر دین سلام مادر عصمت سلاله‌‌ یاسین سلام دختر طاها و نور و طور سلام سلام ای گوهر…