میسوزه یه خواهری که (مجید بنی فاطمه) ۱۳۹۱ + متن شعر

میسوزه یه خواهری که میون خیمه

نشسته شکسته دلش از مصیبت ها

میگه که بذار تا پسرهام برن آقا

این دوتا فدائیت هستن

رحمی کن به سپاه من بمونن مُردن

ای سایه ی بر سرم

از داغ تو مضطرم

یا مظلوم دایی حسین

****

حالا که میرن به میدون شدم پریشون

میدونی پسرهام کوچیکن ولی مَردن

میدونم که دیگه محاله که برگردن

میجنگن شبیه حیدر

میرزمن به جای اکبر فداشون مادر

پیچید تو خیمه طنین

وقتی که خوردن زمین

یا مظلوم دایی حسین

****

بچه هام اگر که رفتن فدا سر تو

الهی که باشی همیشه داداش زنده

میمونم تو خیمه نباشی تو شرمنده

رفتن تا نبینن پیرم

میون غل و زنجیرم دیگه میمیرم

یا مظلوم دایی حسین

▪️جدیـدتـرین اشعار در ایـتا » عضویت
▪️جدیدترین اشعار در تلگرام » عضویت

سید مجید بنی فاطمه
تکمیل آرشیو / شب چهارم محرم ۱۳۹۱
مهجه؛ انتشار جدیدترین متن مداحی
ایـراد تـایپی متن شعر رو اطـلاع بدید
صفحات مهجه در شبکه‌های اجتماعی

eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
Mohjat.net
.

متن کامل