حسین ستوده ( چه خبر شده بدنت به دست شمر ) ۱۴۰۳ + متن شعر

به کرم امام حسن با علم امام حسن یه روزی سینه میزنم تو حرم امام حسن پرچم سبز حسن پرچمی که تا…

بگو کجایی تاب دوری و هجران ندارم ای غم گسارم بر این کویر سینه ام دگر درمان ندارم گر باران نبارم از…

رفتی و سهم من شد اشک زینب موند با غم و غصه بین این غربت صحرا داغ تو واسه من بسه حالا…

سلامم دیگه بی جوابه خیال نبودت عذابه رو دست تو جای غلاف و رو دست منم جای طنابه بزار هر نفس من…

هر چقدر گریه کنم سیر نمیشم حسین جانم من چجوری از غم تو پیر نمیشم حسین جانم حلالم کم اگه از غم…

صنما ماه بنی هاشم تا همیشه پرچمت بالاست علمت پاینده میمونه رفع الله رایة العباس ساقیا قمر ماه عراقیا قمر شاهیا قمر…

بعد تو میون شعله ها و دود گلای خیمه شدن یاس کبود میدونی بابا من از چی دل خورم ما بودیم حرمله…

سلام فاطمه سلام مادرم سلام کشته ی دفاع از حرم سلام لشکر تنهای ولی سلام حضرت زهرای علی من زیر چادرت حالم…

تمام ماه محرم کران کران حسن است حسن حسین شده پس حسین جان حسن است حسن حسین شده تا حسین جلوه کند…

امشب که شب دلدادگی و مستونگی و مجنون شدنه امشب ستاره از عشق حسین تا دم دم صبح چشمک میزنه رو دامن…