غم منو باید کتابش کرد | وحید شکری ۱۴۰۳ | متن شعر

دریای درد و غصه و رنج و غم و بلا منم دایره المعارف قصه کربلا منم داغ شهادت یه طرف غم اسارت…

به دوشت میکشی بار امانت را تک و تنها به دامانت پناه آورده ام یا عُروَهُ الوُثقی جهان جام مِی اَش را…

درسته سخته اما میگذره روزگارم خدا رو شکر کنارم امام رضا رو دارم صدا زدم آقامو همیشه وقت و بی وقت با…

سر میکنم شب و روزم رو با هوای حسین دست و تن و سر من وقف روضه های حسین جان حسین جانان…

گاه شد مظهر خدا و گاه شد مظهر علی من علی را در خدا دیدم خدا را در علی روز اول از…

محسوسه نگاه تو تو روضه ها مخصوصه به هر کسی که با غمت مأنوسه عنایت ویژه ی تو ملموسه ای جان روزیمه…

به سوی مسجد شد روونه آروم آروم از تو خونه آسمونا غرق در خونِ هجر بابا سر رسیده سر زده از غم…

آخرش یه روزی از عشق تو میمیرم من امام حسینی ام همینه تقدیرم میرسی به داد من تو خونه ی قبرم آخرین…

دیدم از خیمه نگاه پدر مضطر تو به فدای سر تو کاش میمیرد ز فریاد پدر مادر تو به فدای سر تو…

چراغ روشن هدایت بشر فاطمه میون شعله ها به رهبرش سپر فاطمه یه شاخه گل برای تو برای قبر بی نشونت یه…